loading...
سجده نور
سجاد شاه بالا بازدید : 1080 دوشنبه 02 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

"دین‏"در یک معنا عبارت است از مجموعهء باورها و رفتارهای فردی و اجتماعی نشأت‏ گرفته از فطرت انسانی،منطق‏1 و معیارهای‏ عقلانی. "دین‏"،یعنی بهره ‏مندی از یک زندگی‏ هدفمند،2 مبتنی بر نیازهای روانی و موازین‏ عقلانی.و در یک کلام،عقل یعنی پای‏بندی در حریم خیر و صلاح،تکیه بر بایسته‏ها و شایسته‏ها،لبیک گفتن به سخن حکیمانه، منطق‏گرایی و مآل اندیشی،تبلور رفتارهای‏ متعالی و هدایت یک زندگی الگویی بای همهء نسل‏ها و در همهء عصرها.

در جهان‏بینی اسلامی،عقل و دین دو روی‏ یک سکّه،مکمّل یکدیگر و معنا بخش کمالند. به بیان دیگر آنچه از عقل می‏دانیم و از عاقلان‏ انتظار داریم،در حقیقت همان است که‏"دین‏" به معنای دقیق ان در خود دارد و می‏خواهیم آن‏ را در رفتارهای فردی و اجتماعی افراد متدین، به ویژه نماز گزاران که منادیان جق و سرایندگان‏ سرود توجیدند،مشاهده کنیم.انتظار چنین‏ است و حق نیز همی است که خرد و خردورزی و خردمندی را در همه حال،در اندیشه و رفتار و زندگی نمازگزاران،ب مثابهء الگوهای برتر جامعه متبلور ببینیم.

این کلام پیامبر بزرگورا صلّی اللّه علیه و آله‏ که فرمود:"الدّین هو العقل و العقل هو الدّین‏"- دین همان عقل است و عقل همان دین،حجّت‏ را بر همهء صاحبان اندیشه و خرد،اصحاب‏ تعقل و تفکر،دینداران بصیر و دین مداران فهیم‏ تمام کرده است.به سخن دیگر بنا به فرمودهء پیامبر گرامی،هر کس دین دارد،عاقل است و هر کس عاقل است و عاقلانه می‏ اندیشد،اهل‏ دین و معرفت است.همهء شکوه و زیبایی‏ اسلام را می‏توان در این جملهء کوتاه درک و تصدیق نمود.3

به همین دلیل است که اسلام‏ همهء صاحبان خرد و تمامی اصحاب تعقل را به‏ تفکر و اندیشه در جهان هستی و پدیده‏های‏ الهی دعوت می‏کند.پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله دراین‏باره فرمودند:تفکّر ساعة خیر من‏ عبادة ستین سنة-یک ساعت فکر کردن از شصت سال عبادت بهتر است.و امام صادق‏ علیه السّلام عبادت را تفکر در کار خدا دانسته، می‏فرماید:"عبادت به زیادی نماز و روزه‏ نیست،به راستی که عبادت،تفکّر در کار خداست." 4 بنابراین هرگز نماز گزاری نمی‏تواند فارغ از فکر و اندیشه و به دور از رفتار خردمندانه باشد.

قرآن این کتاب حیات بخش انسانها و کلام‏ جاودانهء عرشی،بیش از هر چیز،انسانهای آگاه‏ و خردمند را به تفکر در خلقت خود5،تفکر در آفرینش آسمانها و زمین و اندیشیدن در احوالات گذشتگان دعوت می‏نماید: "والذین یذکرون اللّه قیاما و قعودا و علی‏ جنوبهم و یتفکّرون فی خلق السّماوات و الارض‏ ربّنا ما خلقت هذا باطلا..."-کسانی که خدا را در حال قیام و قعود و خفته یاد می‏کنند و در خلقت آسمانها و زمین اندیشه می‏کنند و می‏گیوند:پروردگارا اینها را بیهوده‏ نیافریده ‏ای...6

"اولم یتفکّروا فی انفسهم ما خلق اللّه‏ السّماوات و الارض ما بینهما الاّ بالحق و اجل‏ مسمّی..."-آیا اینان پیش خود اندیشه نمی‏کنند که خداوند آسمانها و زمین را با آنچه در میان آن‏ دو است،جز به حق و برای مدتی معین‏ نیافریده است؟7 بدون تردید از مخاطبان اصلی این دعوت و فراخوان الهی به اندیشه و تفکر،نماز گزاران‏ هستند و به یقین نماز بی‏تفکر و اندیشه‏ نمی‏تواند نماز مطلوب باشد و نماز گزاری که‏ متفکر و خردورز نباشد و منشی خردمندانه‏ نداشته باشد،نمی‏تواند نمازگزار محبوب حق‏ باشد.

برابری دین و عقل در بینش اسلامی،بیانگر این حقیقت است که‏"اسلام‏"تنها مکتبی است‏ که پایه‏های آن بر فطرت و منطق بشری استوار است و پاسخگوی همهء نیازهای روانی، شناختی و اجتماعی انسانهای اندیشمند و طالب رشد و کمال می‏باشد. با یک نگاه عمیق در می‏یابیم که تربیت دینی‏ یعنی همان تربیت عقلانی و تربیت مطلوب‏ عقلانی یعنی پرورش انسانهای متدین.

در جهان امروز که پدیدهء لجام گسیختگی‏ فرهنگی به طور فزاینده‏ای سلامت و امنیت‏ حیاتی بسیاری از جوامع را به مخاطر انداخته‏ است و همه روزه شاهد طغیان و عصیان‏ گروههای مختلف مردم،به ویژه نوجوانان و جوانان هستیم،سیاست مداران و کار گزاران فرهنگی با بررسی سیاست‏هی فرهنگی و تربیتی خود در دهه‏های اخیر و با اعتراف به‏ شکست و نافرجامی برنامه ‏ها و شیوه‏ های‏ تربیتی گذشته،اینک بیش از هر زمان دیگر اذعان دارند که می‏بایست مسألهء تربیت عقلانی‏ و پرورش رفتارهای خردمندانه در نسل جدید را سر لوحهء سیاست‏ها و برنامه ‏های خود قرار دهند.

توجه فوق ‏العاده به‏"هوش‏"و"تیز هوشی‏" و دامن زدن به رقابت‏های فردی و اجتماعی در عرصه‏ های مختلف زندگی و دور ماندن از تفکر و تعقل نمی‏تواند صلاح و سعادت واقعی‏ انسانها را تضمین کند. "هوش‏"و"تیز هوشی‏"همانند ابزاری‏ است که هر قدر قوی‏تر و برنده ‏تر باشد، بهره ‏گیری از آن بدون اندیشه و تعقل و تفکر، ممکن است بیشترین آسیب پذیری‏ها را به‏ همراه داشته باشد.

"هوش‏"به منزلهء تراوشی از سلول‏های‏ مغزی و فرایندی از کنش‏های ذهنی،زمانی‏ می‏تواند فوق‏ العاده ارزشمند باشد که در خدمت عقل و انسان عاقل باشد.بی‏شک‏ انسانهای عاقل می‏توانند با اندیشه و تعقل و قدرت خلاقیت خود بیشترین بهره را از نعمت‏ "هوش‏"داشته باشند،اما باید توجه داشت که‏ هر انسان تیز هوشی لزوما نمی‏تواند عاقل باشد. اگر انسانهای تیز هوش از قدرت هوش خود در تفکر و انتخاب طریق صلاح و سعادت و کسب‏ تجارب مفید و موثر بهره بگیرند،در حریم‏ ارزش‏ها گام بردارند و به آنچه حق است عمل‏ نمایند،لباس عقل بر تن می‏پوشند و به جرگهء عقلا و خردمندان می‏پیوندند.8

به فرمودهء رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، عقل،"عقال‏"و پای‏بندی از نادانی و بی‏خردی‏ است،و نفس انسان همچون پست‏ترین‏ جانوران است که اگر دربند نشود،نابود گردد و بر این اساس عقل،پای‏بندی از نادانی است.9 امام علی علیه السّلام در تعریفی از عقل‏ می‏فرمایند:"ما عبد به الرحمن و اکتسب به‏ الجنان‏"-عقل آن چیزی است که به وسیلهء آن‏ خدای رحمان پرستش شود و فلاح و سعادت‏ اخروی و بهشت رضوان تحصیل گردد.

در همگرایی عقل و دین،تأمل در این کلام‏ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نیز بسیار ارزشمند است:شخصی از حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله پرسید:عقل چیست؟ ایشان فرمودند:"عمل به طاعت خداوند و فرمانبرداری از حق و براستی که مردمان عاقل‏ تنها همان فرمانبرداران خداوند هستند."10 معنای دقیق این سخن رسول خدا نیز تأکید دیگری بر این حقیقت است که بندگان صالح‏ خدا،عابدان درگاه اللّه،صاحبان عقل و خرد و رفتار خردمندانه‏ اند.

و نماز گزاران،مبلغان اندیشه و زندگی‏ خردمندانه در جامعه هستند و باید باشند.چرا که اساس دین،فطرت و میزان و منطق است. خمیر مایهء دین‏داری،خداشناسی و خدا پرستی در نهاد آدمی به ودیعه نهاد شده‏ است. "کنجکاوی‏"،این نعمت بزرگ الهی که در نهاد هر انسان جوانه می‏زند،خمیر مایهء خداشناسی و خدا پرستی و بستر خلاقیت و نوآوری است.همهء انساها جست‏وجوگر و خلاق آفریده شده ‏اند.

کودکان ما در هر شهر و روستا،از هر تبار اقتصادی و اجتماعی و در شوق و غرب،همه می‏خواهند با کلام و رفتار کنجکاوانهء خود پی به‏ رازورمز هستی ببرند و با ناظم این نظم سخن‏ بگویند. همهء کودکان و بزرگسالان،زمانی که‏ پدیده‏ای از پدیده ‏های جهان هستی را کنجکاوانه وارسی می‏کنند،لاجرم حالت‏ تعجب و تحیّر در چهرهء آنان آشکار می‏گردد و این تعجب و تحیر زمینهء تأمل و تفکر در پدیده‏های هستی را فراهم می‏کند و در ادامهء این فرایند زیبا و با شکوه،حالتی از تواضع و خشوع وجود انسان را فرا می‏گیرد و بی‏تردید زبان قدردانی و تشکر گشود،تسبیح ذات حق‏ می‏گویند.و نماز کمال تسبیح حق و اظهار حمد و ثنای خالق است.

"نمازگزار"کسی است که با درک عظمت‏ وجود خالق و در پی اندیشه و تفکر مستمر در پدیده‏ های الهی،همراه با تحولی که در طبیعت، در زمین و آسمانا و سیر ماه و خورشید مشاهده می‏کند،در هنگامهء طلوع فجر،زمانی‏ که خورشید عمود بر زمین می‏شود(ظهر)،آن‏ زمان که خورشید می‏خواهد روز را وداع گوید (عصر)،آن هنگام که غروب خورشید را تماشا می‏کند(مغرب)و شب هنگام که ماه و ستارگان‏ آرایش تازه‏ای می‏یابند،به نماز می‏ایستد و با خالق خویش سخن می‏گوید.11 به همین دلیل‏ است که تفکر و اندیشیدن،خردورزی و زندگی‏ خردمندانه از برجسته ‏ترین ویژگیهای‏ نماز گزاران است و باید باشد.

آری،حقیقت این است که‏"نماز"، کامل‏ترین پاسخ به عالی‏ترین نیاز انسان است، نیاز به کنجکاوی در پدیده‏ های هستی،نیاز به‏ تأمل و تفکر در خلقت،نیاز به قدردانی و تشکر از خالق،نیاز به تسبیح و نهایت خود شکوفایی و توحید و یکتا پرستی. بنابراین دین به یک معنا پاسخی است به نیاز فطری و روانی انسانهای سالم،صالح، اندیشمند و صاحب خرد و به معنای دیگر،دین‏ عبارت است از تقیّد به بایدها و نبایدهای‏ منطقی و تأسی از معیارهای عقلانی و متصف‏ شدن به صفات فردی و اجتماعی خردمندانه.

از همین نگاه،زمانی که بایدها و نبایدهای‏ دینی را بررسی می‏کنیم،به روشنی در می‏یابیم‏ که یک اصل کلّی منطقی و یک معیار عقلانی بر ارزشهای مذهبی حاکم است و این بدان‏ معناست که هر آنچه آفت رشد جسمانی،مضر برای رشد روانی،مانع رشد عقلانی و باز دارندهء تحول مطلوب شخصیت اجتماعی و آسیب رسان به سلامت و تعالی جامعهء انسانی‏ است،حرام بوده،هر آنچه عامل و تقویت‏ کنندهء رشد جسمانی،رشد ذهنی و روانی،رشد عقلانی و اجتماعی و موجب سلامت و تحول‏ مطلوب جامعهء انسانی است،حلال و واجب‏ می‏باشد.

آری،و لدینا کتاب ینطق بالحق-در نزد ما آیینی است که منطق آن حق و حقیقت است. سخن از دینی است که اساس ان فطرت و منطق‏ و پاسخگوی نیازهای همیشگی انسان است. رفتارهای مذهبی هدایتگر زندگی عقلانی و خردمندانه است و نمازگزاران منادیان منطق‏ الهی و مروجّان آیین عقلانی و اندیشهء خردگرایی در عرصه‏ های مختلف حیات فردی‏ و اجتماعی هستند.ازاین‏رو همهء زیبایی، شکوه،عظمت،منطق و حیات هدفمند و خردمندانه را می‏بایست در زندگی نماز گزاران‏ جست‏وجو نمود و خوش‏رویی،تواضع،توکل، متانت،صلابت،گذشت،ایثار،شجاعت، عدالت،صبوری و احسان را در منش‏ نماز گزاران خردمند تجربه کرد.

اگر به فرمودهء پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله،فقط عاقلان بندگان عابد خدا هستند،12 پس‏ می‏بایست شاخص‏ترین و دقیق‏ترین معیار رفتارهای عاقلانه را در کردار نماز گزاران شاهد باشیم.چرا که حاکمیت دین در هر جامعه،به‏ معنای حاکمیت عقل و خرد در زوایای زندگی‏ افراد آن جامعه است‏ 13 و ترویج دینداری،یعنی‏ تقویت اندیشهء خرد گرایی،تربیت عقلانی و تبلیغ فرهنگ نماز. از جمله نشانه ‏های رفتار عاقلانه در منش‏ نماز گزاران،دور بودن از همهء آفات و زشتی‏ها، اتصاف به همهء خوبی‏ها و زیبایی‏هاست،که:انّ‏ الصّلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر،و زندگی‏ خردمندانه یعنی تقید در حریم ارزشها،دوری‏ از مفاسد و تقویت خوبی‏ها.

از دیگر جلوه ‏های رفتار عاقلانه در اخلاق و منش نماز گزاران عبارتند از:
-دقت در سخن گفتن و پرهیز از آسیب‏های‏ زبان،امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند: لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق و راء لسانه-14 زبان عاقل پشت قلب و قوهء ادراک او و دل احمق پشت زبان اوست.یعنی نماز گزار عاقل و خردمند کسی است که قبل از سخن‏ گفتن،اندیشه می‏کند و جز حق نمی‏گوید. و العاقل من صالن لسانه عن الغیبه-عاقل کسی‏ است که زبان خود را از غیبت نگاه می‏دارد.انّ‏ العاقل لا یکذب و ان کان فیه هواه-شخص عاقل و خردمند دروغ نمی‏گوید،اگر چه دلخواه او باشد.15

-عاقل از هوای نفس پیروی نمی‏کند.العاقل‏ من قمع هواه بعقله-16 عاقل کسی است که ریشهء هوای نفس را به نیروی عقل و خرد از دل برکند. و مولا علی علیه السلام می‏فرماید:العاقل من‏ یملک نفسه اذا غضب و اذا رغب و اذا رهب-17 عاقل کسی است که در هنگام خشم و خوشی و ترس مالک نفس خود است.

-عاقل از هر پیش آمدی پند می‏گیرد.العاقل‏ من و عظته التجارب و الجاهل من خدعته‏ المطالب-خردمند کسی است که از تجربه‏ های‏ خود و دیگران پند می‏ آموزد و جاهل و نادان‏ کسی است که مطالب گوناگون فریبش می‏دهد. و التجارب لا تنقضی و العاقل فیه فی زیاده-18 تجربیات تمام نشدنی است و شخص عاقل‏ همواره از راه تجربه درصدد افزایش عقل‏ خویش است.هـ-عاقل خود بین و متکبّر نیست.همان‏گونه‏ که پیشتر اشاره شد،از ویژگی‏های فرد عاقل‏ تواضع و فروتنی است.
در واقع تواضع و فروتنی حاصل تفکر و اندیشه در پدیده‏های‏ الهی و درک عظمت خالق است.العاقل یضع‏ نفسه فیرتفع و الجاهل یرفع نفسه فیضع-19 عاقل‏ نفس خود را فروتن می‏دارد و بزرگ می‏شود و انسان جاهل و نادان خود را بزرگ می‏شود و انسان جاهل و نادان خود را بزرگ می‏شمارد و به همین سبب خوار و زبون می‏گردد.

-عاقل همواره از گناه پرهیز می‏کند.امیر مؤمنان علی علیه السّلام می‏فرماید:العاقل من‏ تورع عن الذنوب و تنزّه من العیوب-20 عاقل‏ کسی است که از آلوده شدن به گناهان‏ خودداری می‏کند و از عیب‏ها پرهیز می‏نماید.و در جای دیگر می‏فرماید:عاقل کسی است که بر هوا و هوس خود غالب آید و آخرت خود را به‏ دنیا نفروشد.21
و در نهایت،نماز گزار کسی است که با اندیشه و رفتار خردمندانهء خود در همهء عرصه ‏های زندگی همگرایی و همانندی عقل و دین را ترسیم می‏کند.


پی‏ نوشت‏ ها
(1)- ولدینا کتاب ینطق بالحق -سورهء مؤمنون
(2)-انّا للّه و انّا الیه راجعون -قرآن کریم
(3)-تردیدی نیست که نغمه‏های دین گریزی در واقع به معنای خرد ستیزی است،هر چند که‏ ممکن است دین گریزی به معنای احساس‏ ناخوشایندی از اخلاق و رفتار برخی دینداران و نماز گزاران کم توجه باشد.سوء استفاده از دین‏ و دینداری نیز به لحاظ ارزشمندی و قد است‏ حقیقت دین است.آری در طلای ناب تقلب می‏شود و نه در آهن و چدن!!
(4)-لیست العبادة کثرة الصّلاة و الصّوم،انّما العبادة التفکّر فی امرالیه.
(5)-من عرف نفسه،فقد عرف ربه-کسی که خود را شناخت،به حقیقت،پروردگار خود را شناخته است.
(6)-آل عمران،آیهء 191
(7)-در روایتی از حضرت محمد(ص)نقل شده‏ است که فرمدند:ویل لمن قرآها و لم یتفکّر فیها-وای به حال کسی که این دو آیه را بخواند و در آن اندیشه نکند.
(8)-چندی پیش یکی از محققان تیز هوش‏ امریکایی در یک کنفرانس علمی یافته‏های‏ جدید خود را دربارهء آثار زیان‏بار سیگار بیان‏ داشت که مورد توجه فراوان مردم واقع شد. پس از اتمام کنفرانس،این آقای استاد در اتاق‏ استراحت پاکت سیگاری را از جیب خود بیرون‏ آورد،نخ سیگاری را آتش زد و مشغول کشیدن‏ آن شد.یکی از خبر نگاران که هنوز اتاق استاد را ترک نکرده بود پرسید:جناب استاد پس این‏ همه تحقیق و بیان حقیقت چه بود؟استاد گفت: بله،حق با شماست،اما از ما دیگر گذشته‏ است.آری این استاد به آنچه به مردم می‏گفت‏ خود عامل نبود.این استاد بسیار تیز هوش بود، اما نمی‏توانست عاقل باشد.چرا که از جمله‏ معیارهای عقل و رفتارهای عاقلانه این است که‏ انسان به باورهای علمی و منطقی خود عامل‏ باشد،قرآن کریم می‏فرماید: لم تقولون ما لا یعلمون
-چرا می‏گویند و عمل نمی‏کنند؟اتأ مرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم-آیا مردم را به‏ نیکی و درستی دعوت می‏کنید و خودتان را فراموش می‏نمایید؟!
(9)-انّ العقل عقال من الجهل،و النفس مثل اخبث‏ الدواب فان لم تعقل حارث،فالعقل عقال من‏ الجهل.
(10)-ما العقل؟قال:العمل بطاعة اللّه و انّ العمال‏ بطاعة اللّه هم العقلاء-بحار الانوار،جلد یک، صفحهء 131.
(11)-رسول خدا(ص)فرمود:اگر می‏خواهید با خدا سخن بگویید،به نماز بایستید و اگر می‏خواهید خدا با شما سخن بگوید،قرآن‏ بخوانید.
(12)-انّ العمال بطاعة اللّه هم العقلاء.
(13)-به همین دلیل است که استثمارگران، مستکبران و ایادی و مزدوران مستقیم و غیر مستقیم آنان برای ترویج فرهنگ‏ لجام گسیختگی و بی‏قیدهای فرهنگی همهء تلاش خود را مصروف دین‏زدایی و یا جدایی‏ دین از سیاست می‏کنند.
(14)-نهج البلاغه
(15)-امام موسی کاظم علیه السّلام-اصول کافی، جلد 2،صفحهء 29.
(16)-غرر الحکم،جلد 2،صفحهء 162.
(17)-غرر الحکم
(18)-غرر الحکم،جلد 1،صفحهء 397.
(19)-غرر الحکم،جلد 1،صفحهء 178.
(20)-غرر الحکم.
(21)-العاقل من غلب هواه و لم یبع آخرته بدنیا- غرر الحکم
منبع:پورتال نماز

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام به بازيد كننده گرامي من سجاد هستم مدير وبلاگ سجده نور ممنون از اين كه وبلاگ من رو انتخاب كردين اي دي من :SAJADSHABALA110
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 65
  • بازدید کلی : 170,796