loading...
سجده نور
سجاد شاه بالا بازدید : 1275 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (1)

 

 قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُون

مؤمنان رستگار شدند، آن هایی كه در نمازشان با خشوع هستند. « مؤمنون ، ۱ و ۲»

یكی از صفات برجسته مؤمنان ویژگی های مؤمنان را در عباراتی كوتاه، زنده و پر محتوا تشریح می كند و جالب این كه نخست به سرنوشت لذت بخش و پر افتخار مؤمنان ـ پیش از بیان صفات آن ها ـ اشاره می نماید تا شعله های شوق و عشق را در دل ها برای رسیدن به این افتخار بزرگ زنده كند. می فرماید:(مؤمنان رستگار شدند) و به هدف نهایی خود در تمام ابعاد رسیدند (قد افلح المؤمنون).

(افلح) از ماده (فلح و فلاح) در اصل به معنی شكافتن و بریدن است سپس بر هر نوع پیروزی و رسیدن به مقصد و خوشبختی اطلاق شده است. در حقیقت افراد پیروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه برمی دارند و راه خود را به سوی مقصد می شكافند و پیش می روند. البته فلاح و رستگاری معنی وسیعی دارد كه هم پیروزی های مادی را شامل می شود و هم معنوی را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.

پیروزی و رستگاری دنیوی در آن است كه انسان آزاد و سر بلند، عزیز و بی نیاز زندگی كند و این امور جز در سایه ایمان امكان پذیر نیست و رستگاری آخرت در این است كه در جوار رحمت پروردگار در میان نعمت های جاویدان در كنار دوستان شایسته و پاك و در كمال عزت و سربلندی به سر برد.

فلاح دنیوی و اخروی:

(راغب) در (مفردات) ضمن تشریح این معنی می گوید: فلاح دنیوی در سه چیز خلاصه می شود: بقاء و غنا و عزت و فلاح اخروی در چهار چیز: بقاء بلا فنا، و غنا بلافقر، و عز بلاذل و علم بلاجهل:

(بقای بدون فنا، بی نیازی بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالی از جهل).

خشوع در نماز نشانه مؤمنان:

سپس به بیان این صفات پرداخته و قبل از هر چیز انگشت روی نماز می گذارد و می گوید:(آن ها كسانی هستند كه در نمازشان خاشعند ، الذین هم فی صلاتهم خاشعون)

(خاشعون) از ماده (خشوع) به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است كه در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد. در اینجا قرآن (اقامه صلوه) (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمی شمارد بلكه خشوع در نماز را از ویژگی های آنان می شمارد، اشاره به این كه نماز آن ها الفاظ و حركاتی بی روح و فاقد معنی نیست بلكه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پرورگار در آن ها پیدا می شود كه از غیر او جدا می گردند و به او می پیوندند چنان غرق حالت تفكر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می شوند كه بر تمام ذرات وجودشان اثر می گذارد خود را ذره ای می بینند در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر اقیانوسی بی كران.

لحظات این نماز هر كدام برای او درسی است از خود سازی و تربیت انسانی و وسیله ای است برای تهذیب روح و جان. در حدیثی می خوانیم كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مردی را دید كه در حال نماز با ریش خود بازی می كند فرمود: اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه!: (اگر او در قلبش خشوع بود اعضای بدنش نیز خاشع می شد).

حالت خشوع:

اشاره به اینكه خشوع یك حالت درونی است كه در برون اثر می گذارد. پیشوایان بزرگ اسلام آن چنان خشوعی در حالت نماز داشتند كه به كلی از ما سوی الله بیگانه می شدند تا آنجا كه در حدیثی می خوانیم: پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ گاه به هنگام نماز به آسمان نظر می كرد اما هنگامی كه آیه فوق نازل شد دیگر سر بر نمی داشت و دائماً به زمین نگاه می كرد.

خشوع؛ روح نماز است:

اگر ركوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم حضور قلب و توجه درونی به حقیقت نماز و كسی كه با او راز و نیاز می كنیم روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزی جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست و به این ترتیب روشن می شود كه مؤمنان تنها به نماز به عنوان یك كالبد بی روح نمی نگرند بلكه تمامی توجه آن ها به باطن و حقیقت نماز است.

راه هایی برای تحصیل خشوع و حضور قلب:

بسیارند كسانی كه اشتیاق فراوان به حضور قلب و خشوع و خضوع در نمازها دارند اما هر چه می كوشند توفیق آن را نمی یابند. برای تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، امور ذیل را دقیقاً توصیه می كنیم:

۱ـ به دست آوردن آن چنان معرفتی كه دنیا را در نظر انسان كوچك و خدا را در نظر انسان بزرگ كند تا هیچ كار دنیوی نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.

۲ـ توجه به كارهای پراكنده و مختلف معمولاً مانع تمركز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا كند كه مشغله های مشوش و پراكنده را كم كند به حضور قلب در عبادات خود كمك كرده است.

۳ـ انتخاب محل و مكان نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد به همین دلیل نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایی كه ذهن انسان را به خود مشغول می دارد مكروه است و همچنین در برابر درهای باز و محل عبور و مرور مردم در مقابل آیینه و عكس و مانند این ها، به همین دلیل معابد مسلمین هر قدر ساده تر و خالی از زرق و برق تشریفات باشد بهتر است چرا كه به حضور قلب كمك می كند.

۴ـ پرهیز از گناه نیز عامل مؤثری است زیرا گناه قلب را از خدا دور می سازد و از حضور قلب می كاهد.

۵- آشنایی به معنی نماز و فلسفه افعال و اذكار آن عامل مؤثر دیگری است.

۶ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز كمك مؤثری به این امر می كند.

۷ـ از همه این ها گذشته این كار مانند هر كار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پی گیری دارد بسیار می شود كه در آغاز انسان در تمام نماز یك لحظه كوتاه قدرت تمركز فكر پیدا می كند اما با ادامه این كار و پی گیری و تداوم آن چنان قدرت نفس پیدا می كند كه می تواند به هنگام نماز دریچه های فكر خود را بر غیر معبود مطلقاً ببندد. (دقت كنید).[۱]

رابطه خشوع جوارح با دل

ـ كلمه خشوع به معنای تأثر خاصی است كه به افراد مقهور دست می دهد، افرادی كه در برابر سلطانی قاهر قرار گرفته اند، به طوری كه همه توجّه وی معطوف او گشته، از هر جای دیگر قطع می شود و ظاهراً این حالت، حالتی است درونی، كه به نوعی عنایت به اعضاء و جوارح نیز نسبت داده می شود.

و نیز كلام خدای تعالی كه می فرماید:(و خشعت الاصوات للرحمن)[۲] كه خشوع را به صوت نسبت داده است.

چند معنی برای خشوع

و خشوع به این معنا جامع همه آن معانی است كه در تفسیر این كلمه و این آیه گفته اند:

ـ خشوع به معنای ترس و بی حركت شدن اعضاء از ترس است.

ـ و یا گفته اند: افتادن پلك ها و خفض جناح و تواضع است.

ـ و یا گفته اند: سر به زیر انداختن است.

ـ و یا گفته اند: خشوع آن است كه به این سو و آن سو ننگری.

ـ و یا گفته اند: آن است كه مقام طرف را بزرگ بداری و همه اهتمام خود را در بزرگداشت او جمع وجود كنی.

ـ و یا گفته اند: خشوع عبارت از تذلل است.[۳]

ـ صاحب مجمع البیان می گوید: مؤمنان كسانی هستند كه در نماز خود متواضعند و نماز را با فروتنی اداء می كنند و چشم خود را از محل سجده برنمی دارند و به سمت راست و چپ توجّه نمی كنند.

در روایت است كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مردی را دید كه در حال نماز با ریش خود بازی می كرد، فرمود: اگر دلش خاشع بود اعضای بدنش نیز خاشع بودند.

از این روایت استفاده می شود كه خشوع در نماز هم به قلب است و هم به اعضاء.

خشوع قلب این است كه از همه چیز اعراض كند و تنها متوجّه پرستش و نیایش خدا باشد.

خشوع در اعضاء این است كه چشم را فرو نهد و توجّه به كسی و چیزی نكند و از كارهای بیهوده خودداری كند.

ابن عباس می گوید: معنی خشوع این است كه افرادی كه در سمت راست و چپ او قرار دارند نشناسد.

ـ در روایت است كه پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حال نماز چشم را متوجّه آسمان می كرد همین كه این آیه نازل شد، سر را پایین انداخت و دیده را بر زمین دوخت.[۴]

در تفسیر المیزان بیان شده:

در تفسیر قمی در ذیل آیه (الذّین هم فی صلاتهم خاشعون) می گوید امام فرمود: خشوع در نماز این است كه چشم به زیر بیندازی و همه توجّهت به نماز باشد.

خشوع نفاق

از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده كه همین معنا را افاده می كند، و عبارت آن این است كه فرمود: به خدا پناه ببرید از خشوع نفاق. پرسیدند: خشوع نفاق چیست؟ فرمود: این كه ظاهر بدن خاشع دیده شود ولی در قلب خشوعی نباشد.[۵]

________________________________________

[۱] . تفسیر نمونه، ج ۱۴، سوره مؤمنون، آیه ۱ و ۲. صص ۲۰۵، ۲۰۴، ۱۹۵، ۱۹۴، ۱۹۳.

[۲] . طه / ۱۰۸.

[۳] . تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۸.

[۴] . مجمع البیان، ج ۱۷، ص ۳۰.

[۵] . تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۱۵.

منبع:سايت نماز

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام به بازيد كننده گرامي من سجاد هستم مدير وبلاگ سجده نور ممنون از اين كه وبلاگ من رو انتخاب كردين اي دي من :SAJADSHABALA110
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 74
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 58
  • بازدید کلی : 170,789